تحقيق توانمندسازي مدير
متشکل از 22صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
توانمندسازي به خودي خود اتفاق نخواهد افتاد و اين چيزي است كه يك مدير جهت اداره كارمندانش به آن نياز دارد. براي مدير بسيار مهم است كه هدفي را كه ميخواهد به آن دست يابد، دقيقاً مشخص كند. علت اصلي اين مطلب اين است كه بخش عمدهاي از فرآيند توانمندسازي در ذهن مدير شكل ميگيرد. براي واگذاري اختيارات به افراد، لازم است تا مدير نظريات افراد غيرمسئول و اطرافيان خود را مورد بررسي قرار دهد.
اگر يك مدير باور داشتهباشد كه مردم قائدتاً بلندپرواز نيستند و نميتوانند كارهاي مهم و خاقالعاده انجام دهند، هرگز نميتوانند به توانمندسازي دست يابد، اما اگر قبول كند كه افراد همواره قابليت آن را دارند كه كارهايي را بهتر و بيشتر از كارهاي كنوني خود انجام دهند، آنگاه توانمندسازي براي سازمان ميتواند ميسر واقع شود.
توانمندسازي يعني شناختن ارزش افراد و سهمي كه ميتوانند در انجام امور داتشهباشند. شناسايي استعدادهاي پنهان كه داراي بار علمي و كاربردي بالاتر از مسئوليت آنها است. موضوع و هدف اصلي پروژه توانمندسازي است.
توانمندسازي يكي از اصطلاحات رايج مديريت است كه در واقع هم پيچيده و هم مشكل ميباشد، در صورتيكه نيازي تا به اين صورت تلقي شود، به احتمال زياد تمام ما، اغلب مديران و سرپرستان را در هنگام كار مشاهدهكردهايم، بعضي از آنان داراي روش و نگرشي مستبدانه در حين پيشرفت كار هستند، اكثراً فكر ميكنند كه اين روش تنها راه مديريت است. تاكيد و كنترل دادن دستورات و دستورالعملها ممكن است مفيد باشد، ولي ميتواند استعدادهاي كارمندان را نيز از بين ببرد. آزاد گذاشتن افراد و دادن اختياراتي به آنها ممكن است از نظر يك مدير از دستدادن قدرت و اختيار خود تلقي گردد، در حاليكه چنين نيست.
روشنكردن مفهوم توانمندسازي
مانند تمام فكرها و انديشههاي جديد، افراد ممكن است با يك اصطلاح نامفهوم مواجه شوند.
متشکل از 22صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
توانمندسازي به خودي خود اتفاق نخواهد افتاد و اين چيزي است كه يك مدير جهت اداره كارمندانش به آن نياز دارد. براي مدير بسيار مهم است كه هدفي را كه ميخواهد به آن دست يابد، دقيقاً مشخص كند. علت اصلي اين مطلب اين است كه بخش عمدهاي از فرآيند توانمندسازي در ذهن مدير شكل ميگيرد. براي واگذاري اختيارات به افراد، لازم است تا مدير نظريات افراد غيرمسئول و اطرافيان خود را مورد بررسي قرار دهد.
اگر يك مدير باور داشتهباشد كه مردم قائدتاً بلندپرواز نيستند و نميتوانند كارهاي مهم و خاقالعاده انجام دهند، هرگز نميتوانند به توانمندسازي دست يابد، اما اگر قبول كند كه افراد همواره قابليت آن را دارند كه كارهايي را بهتر و بيشتر از كارهاي كنوني خود انجام دهند، آنگاه توانمندسازي براي سازمان ميتواند ميسر واقع شود.
توانمندسازي يعني شناختن ارزش افراد و سهمي كه ميتوانند در انجام امور داتشهباشند. شناسايي استعدادهاي پنهان كه داراي بار علمي و كاربردي بالاتر از مسئوليت آنها است. موضوع و هدف اصلي پروژه توانمندسازي است.
توانمندسازي يكي از اصطلاحات رايج مديريت است كه در واقع هم پيچيده و هم مشكل ميباشد، در صورتيكه نيازي تا به اين صورت تلقي شود، به احتمال زياد تمام ما، اغلب مديران و سرپرستان را در هنگام كار مشاهدهكردهايم، بعضي از آنان داراي روش و نگرشي مستبدانه در حين پيشرفت كار هستند، اكثراً فكر ميكنند كه اين روش تنها راه مديريت است. تاكيد و كنترل دادن دستورات و دستورالعملها ممكن است مفيد باشد، ولي ميتواند استعدادهاي كارمندان را نيز از بين ببرد. آزاد گذاشتن افراد و دادن اختياراتي به آنها ممكن است از نظر يك مدير از دستدادن قدرت و اختيار خود تلقي گردد، در حاليكه چنين نيست.
روشنكردن مفهوم توانمندسازي
مانند تمام فكرها و انديشههاي جديد، افراد ممكن است با يك اصطلاح نامفهوم مواجه شوند.
تحقيق توانمندسازي مدير
متشکل از 22صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 22صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت