مبانی نظری شیوه های فرزندپروری و توانایی های حسی و حرکتی فرزندان
دارای 19 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
- شیوه های فرزند پروری
بعضي از دانشمندان و روان شناسان معتقدند كه غالب رفتارهاي انسان از طريق تركيب ژنتيكي، تغییرات فيزيولوژيكي و عملكرد عصبي او هدايت مي شود. اما عده اي نيز معتقدند كه علاوه بر متغير بيولوژيكي، بعضي از رفتارهاي نابهنجار كودكان در حقيقت پاسخ به شرايط استرس زاي محيط است. واژه محيط شامل تجاربي است كه انسان در رابطه با عوامل فيزيكي، خانواده، اجتماع و فرهنگ كسب مي كند. اما از بين اين عوامل، خانواده نخستين و با دوام ترين عاملي است كه اگر نه در تمام جوامع، حداقل در اكثر آنها به عنوان سازنده و زيربناي شخصيت و رفتارهاي بعدي كودك شناخته شده و حتي به عقيده بسياري از روان شناسان و جامعه شناسان، بايد ريشه بسياري از انحرافات شخصيت و
..................
بر اساس این دو شاخص مهم، شیوههای فرزند پروری را به چهار دسته عمده تقسیم می کنند:
شیوه مقتدرانه، شیوه سهل گیرانه، شیوه استبدادی،شیوه مسامحه گر (منوچهری، 1389).
الف : والدین قاطع و اطمینان بخش ( مقتدر ):
والدینی که از این شیوه استفاده میکنند، واقعیتها را به کودکان خود منتقل میسازند، و تمایل بیشتری برای پذیرش دلایل کودک خود در رد یک رهنمود (دستور) از خود نشان میدهند. این والدین سخنوران خوبی هستند و اغلب برای مطیع سازی از استدلال و منطق بهره میجویند و به منظور توافق با کودک با او گفتوگو میکنند، از رفتارهای نامطلوب نمیترسند و تاب مقاومت در برابر عصبانیت کودک را دارند. والدین مقتدر به تلاشهای کودکان در جهت جلب حمایت و توجه پاسخ میدهند و از تقویتهای مثبت بیشتری استفاده میکنند.
......................
- اهمیت شیوه های فرزند پروری از دیدگاه محققان مختلف
هر خانوادهاي شيوههاي خاصي را در تربيت فردي و اجتماعي فرزندان خويش به كار ميگيرد اين شيوهها كه شيوههاي فرزندپروري ناميده ميشوند متأثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و غيره ميباشد (هاردي و همكاران، 1993).
..................
- سلطه جویی والدین مانع بروز توانایی های حسی و حرکتی فرزندان
والدین سلطه جو وظیفه خود می دانند که رفتار خارجی کودکانشان را تحت کنترل درآورند . آنها نسبت به فرزندان خود احساس مسئولیت گرده و این احساس مسئولیت اکثرا به احساس قدرت مطلق منتهی می شود. این گونه والدین در نقش قاضی ظاهر می شوند و مدام از قید " تو باید" استفاده می کنند و. یکی از تکنیک های اصلی والدین قضاوت گر اقتدارطلب، آن است که دیگران را با احساس گناه کنترل نمایند. اگر کودک آنچه را که مطابق خواسته آنها است انجام ندهد ، والدین سعی می کنند در او احساس گناه ایجاد کنند " چرا نمی خواهی مثل یک پسر بزرگ رفتار کنی ؟ " یا از روش دگررهبری استفاده می کنند " وقتی تو اینگونه رفتار می کنی دیگران در باره تو چه فکر می کنند ؟" و یا از شگرد محبت استفاده می نمایند " با این رفتاری که تو داری نمی توانیم تو را دوست داشته باشیم" همچنین از مفهوم انتظارات استفاده می کنند " تو باید مثل پدرت قوی باشی" والدین با بکار بستن همه این روشها از کودکانشان می خواهند طوری رفتار کنند که هم از نظر اجتماعی مقبولیت داشته و هم برای سلامت فکری و جسمانی آنها حداکثر فایده را داشته باشد. ولی چون مطمئن نیستند که چگونه به چنین رفتاری نایل آیند، نمی توانند این نکته را تشخیص دهند که آنچه به عنوان احترام و اطاعت از فرزندانشان می خواهند، آموزش انضباط نیست بلکه اغلب نتیجه احساس ناایمنی خودشان است. اینگونه والدین متوجه نیستند خصوصیتی که توسط کودکان در حد طبیعی و منطقی ابراز می شود، برای رشد عاطفی، عقلانی و همچنین بروز قوای خلاقانه آنها، واقعا ضرورت دارد. اگر کودکی احساس امنیت، شایستگی و با ارزش بودن داشته باشد احتمال اینکه انضباط وی مشکل خاصی ایجاد کند گاهش پيدا كرده و با مقداری طرف توجه قرار دادن احساسات و مقبولیت کودکان باعث ارضاء آنها از این نیاز می شود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که انضباط احساس مرکزی خویشتن سازانه ، شوق صحیح کنترل کنش مرکزی است. در چنین حالتی است که برای کودک به جای اطاعت کورکورانه از دیگران، خودکنترلی ، هدف قرار می گیرد. پدر و مادری که می توانند احساسات و نگرش های فکری کودکان را تحمل نمایند، خواهند توانست مشکلات ناشی از انضباط را نیز با مهارت برطرف نمایند. اگر محیط عاطفی خانواده همواره گرم و پذیرا باشد، حتی اگر شدت عمل هم رواج داشته و در مورد رفتار کودک محدودیت های بجائی وجود داشته باشد، بازهم کودک احساس امنیت کرده و استعدادهایش شکوفا خواهد شد.
.....................
- تنوع فرهنگی در رابطه با فرزند پروری
به رغم اتفاق نظر زیاد در مورد مزایای فرزند پروری مقتدرانه، گروههای قومی اغلب عقاید وشیوه های فرزند پروری خاص خودشان را دارند. برخی از آنها توقعات متفاوتی دارند که وقتی ارزشهای فرهنگی و شرایط زندگی خانوادگی آنها را در نظر می گیریم، سازگارانه هستند. برای مثال ، بزرگسالان چینی، شیوه های تربیت خود را بسیار پرتوقع توصیف می کنند . انها از نظر آموزش و برنامه های اوقات فرزندانشان، رهنمود بیشتری می دهند این تاکید، بیانگر عقاید کنفوسیوسی به اهمیت انضباط قاطع، احترام به بزرگترها و آموزش رفتار جامعه پسند است ( برنت و همکاران 1993، چائو ،1994 ، هانت سینگر ، خوزه ، و لارسون ، 1998) . در خانواده های آمریکای لاتینی و جزایر آسیایی اقیانوس آرام ، کنترل شدید والدین ( مخصوصا توسط پدر) با محبت شدید مادر همراه می شود . اعتقاد بر این است که این ترکیب ، فرمانبرداری و تعهد خانوادگی قوی در کودکان ایجاد می کند ( هاریسون و همکاران ، 1994).
دارای 19 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
- شیوه های فرزند پروری
بعضي از دانشمندان و روان شناسان معتقدند كه غالب رفتارهاي انسان از طريق تركيب ژنتيكي، تغییرات فيزيولوژيكي و عملكرد عصبي او هدايت مي شود. اما عده اي نيز معتقدند كه علاوه بر متغير بيولوژيكي، بعضي از رفتارهاي نابهنجار كودكان در حقيقت پاسخ به شرايط استرس زاي محيط است. واژه محيط شامل تجاربي است كه انسان در رابطه با عوامل فيزيكي، خانواده، اجتماع و فرهنگ كسب مي كند. اما از بين اين عوامل، خانواده نخستين و با دوام ترين عاملي است كه اگر نه در تمام جوامع، حداقل در اكثر آنها به عنوان سازنده و زيربناي شخصيت و رفتارهاي بعدي كودك شناخته شده و حتي به عقيده بسياري از روان شناسان و جامعه شناسان، بايد ريشه بسياري از انحرافات شخصيت و
..................
بر اساس این دو شاخص مهم، شیوههای فرزند پروری را به چهار دسته عمده تقسیم می کنند:
شیوه مقتدرانه، شیوه سهل گیرانه، شیوه استبدادی،شیوه مسامحه گر (منوچهری، 1389).
الف : والدین قاطع و اطمینان بخش ( مقتدر ):
والدینی که از این شیوه استفاده میکنند، واقعیتها را به کودکان خود منتقل میسازند، و تمایل بیشتری برای پذیرش دلایل کودک خود در رد یک رهنمود (دستور) از خود نشان میدهند. این والدین سخنوران خوبی هستند و اغلب برای مطیع سازی از استدلال و منطق بهره میجویند و به منظور توافق با کودک با او گفتوگو میکنند، از رفتارهای نامطلوب نمیترسند و تاب مقاومت در برابر عصبانیت کودک را دارند. والدین مقتدر به تلاشهای کودکان در جهت جلب حمایت و توجه پاسخ میدهند و از تقویتهای مثبت بیشتری استفاده میکنند.
......................
- اهمیت شیوه های فرزند پروری از دیدگاه محققان مختلف
هر خانوادهاي شيوههاي خاصي را در تربيت فردي و اجتماعي فرزندان خويش به كار ميگيرد اين شيوهها كه شيوههاي فرزندپروري ناميده ميشوند متأثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و غيره ميباشد (هاردي و همكاران، 1993).
..................
- سلطه جویی والدین مانع بروز توانایی های حسی و حرکتی فرزندان
والدین سلطه جو وظیفه خود می دانند که رفتار خارجی کودکانشان را تحت کنترل درآورند . آنها نسبت به فرزندان خود احساس مسئولیت گرده و این احساس مسئولیت اکثرا به احساس قدرت مطلق منتهی می شود. این گونه والدین در نقش قاضی ظاهر می شوند و مدام از قید " تو باید" استفاده می کنند و. یکی از تکنیک های اصلی والدین قضاوت گر اقتدارطلب، آن است که دیگران را با احساس گناه کنترل نمایند. اگر کودک آنچه را که مطابق خواسته آنها است انجام ندهد ، والدین سعی می کنند در او احساس گناه ایجاد کنند " چرا نمی خواهی مثل یک پسر بزرگ رفتار کنی ؟ " یا از روش دگررهبری استفاده می کنند " وقتی تو اینگونه رفتار می کنی دیگران در باره تو چه فکر می کنند ؟" و یا از شگرد محبت استفاده می نمایند " با این رفتاری که تو داری نمی توانیم تو را دوست داشته باشیم" همچنین از مفهوم انتظارات استفاده می کنند " تو باید مثل پدرت قوی باشی" والدین با بکار بستن همه این روشها از کودکانشان می خواهند طوری رفتار کنند که هم از نظر اجتماعی مقبولیت داشته و هم برای سلامت فکری و جسمانی آنها حداکثر فایده را داشته باشد. ولی چون مطمئن نیستند که چگونه به چنین رفتاری نایل آیند، نمی توانند این نکته را تشخیص دهند که آنچه به عنوان احترام و اطاعت از فرزندانشان می خواهند، آموزش انضباط نیست بلکه اغلب نتیجه احساس ناایمنی خودشان است. اینگونه والدین متوجه نیستند خصوصیتی که توسط کودکان در حد طبیعی و منطقی ابراز می شود، برای رشد عاطفی، عقلانی و همچنین بروز قوای خلاقانه آنها، واقعا ضرورت دارد. اگر کودکی احساس امنیت، شایستگی و با ارزش بودن داشته باشد احتمال اینکه انضباط وی مشکل خاصی ایجاد کند گاهش پيدا كرده و با مقداری طرف توجه قرار دادن احساسات و مقبولیت کودکان باعث ارضاء آنها از این نیاز می شود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که انضباط احساس مرکزی خویشتن سازانه ، شوق صحیح کنترل کنش مرکزی است. در چنین حالتی است که برای کودک به جای اطاعت کورکورانه از دیگران، خودکنترلی ، هدف قرار می گیرد. پدر و مادری که می توانند احساسات و نگرش های فکری کودکان را تحمل نمایند، خواهند توانست مشکلات ناشی از انضباط را نیز با مهارت برطرف نمایند. اگر محیط عاطفی خانواده همواره گرم و پذیرا باشد، حتی اگر شدت عمل هم رواج داشته و در مورد رفتار کودک محدودیت های بجائی وجود داشته باشد، بازهم کودک احساس امنیت کرده و استعدادهایش شکوفا خواهد شد.
.....................
- تنوع فرهنگی در رابطه با فرزند پروری
به رغم اتفاق نظر زیاد در مورد مزایای فرزند پروری مقتدرانه، گروههای قومی اغلب عقاید وشیوه های فرزند پروری خاص خودشان را دارند. برخی از آنها توقعات متفاوتی دارند که وقتی ارزشهای فرهنگی و شرایط زندگی خانوادگی آنها را در نظر می گیریم، سازگارانه هستند. برای مثال ، بزرگسالان چینی، شیوه های تربیت خود را بسیار پرتوقع توصیف می کنند . انها از نظر آموزش و برنامه های اوقات فرزندانشان، رهنمود بیشتری می دهند این تاکید، بیانگر عقاید کنفوسیوسی به اهمیت انضباط قاطع، احترام به بزرگترها و آموزش رفتار جامعه پسند است ( برنت و همکاران 1993، چائو ،1994 ، هانت سینگر ، خوزه ، و لارسون ، 1998) . در خانواده های آمریکای لاتینی و جزایر آسیایی اقیانوس آرام ، کنترل شدید والدین ( مخصوصا توسط پدر) با محبت شدید مادر همراه می شود . اعتقاد بر این است که این ترکیب ، فرمانبرداری و تعهد خانوادگی قوی در کودکان ایجاد می کند ( هاریسون و همکاران ، 1994).
مبانی نظری شیوه های فرزندپروری و توانایی های حسی و حرکتی فرزندان دارای 19 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.